یا لطیف
امشب از چشم و مغز خواب گریخت * دید دل را چنین خراب گریخت
ظهر چهارمین روز از ماه مبارک در حال خواندن جزء چهارم از کلام الهی, میرسم به آیه ی 185 سوره ی آل عمران که بغض میافتد در گلویم, برمیگردم و دوباره میخوانم , پرده ای از اشک مقابل دیدگانم را میگیرد. برمیگردم و سه باره میخوانم, اشک هایم میچکندُ به هق هق میافتم. برمیگردم و چهارباره میخوانم, بدنم به لرزه میافتد. برمیگردم و پنجباره میخوانم, دیگر نفس ام یاری نمیکند. روی همان آیه میمانم... یارای ادامه نیست, زیرا در افسونِ زندگی فراموش کرده بودم که کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ .....زیرا فراموش کرده بودم که وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ .
کلام الله بدست دارم و یادم میافتد که چقدر راحت فریب دنیا را خورده ام و یادم نیفتاد که : کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ ....کلام الله بدست دارم و یادم میافتد که چقدر فریبش را میخورم ولی باز یادم نمیافتد که :کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ ....کلام الله بدست دارم و یادم میافتد که چقدر دیگر باید فریبش را بخورم و یادم نیافتد که : کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ .
من هنوز نتوانستم جزء چهارم قرآنم را به اتمام برسانم زیرا فراموش کرده بودم که: هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید و محققا روز قیامت همه ی شما به مزد اعمال خود کاملا خواهید رسید, پس هر کس را از آتش جهنم دور دارند و به بهشت ابدی درآرند, چنین کس سعادت ابد یافته است, و زندگی چیزی جز متاع فریبنده نیست .
و زندگی چیزی جز متاع فریبنده نیست .
الهی .....العفو العفو العفو العفو العفو العفو العفو العفو العفو
او اینجاست.