سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا عشق ادرکنی


یا لطیف

ای آنک امام عشقی,تکبیر کن ز مستی * دو دست را برافشان,بیزار شو ز هستی

در برهوت زندگی گم بودم و به دنبال مأمنی امن میگشتم. جایی که بتوان روح تشنه را سیراب و جسم عاصی را رام کرد. تن خاکی در غل و زنجیر اسارت زمین بود و روحِ بیتاب شوق آسمان داشت. من در بین این دو وجود ناهمگن در نوسانی دردناک بودم. برای رسیدن به حقیقت برخی مکاتب را محک زدم.همگی چیزی کم داشت.خلی کم. تا روزی بر من رسید که از بی سر و سامانی ام پناه بردم به ذات مقدس همویی که در جستجویش بودم و عاجزانه هدایتش را خواستار شدم .90 روز بعد نیرویی عجیب مرا به سمت قرآن میکشید.کتاب مبینی که هدایت کننده ی پرهیزکاران است و در آن هیچ شک و تردیدی نیست.(بقره 2)و زندگی و حیات من از همان دم آغاز شد و شدم آنکس که اگر خدا بخواهد هدایت کند سینه اش را برای پذیرش اسلام گشاده میسازد.(مائده 125)و هر کس را خدا هدایت کند هدایت یافته ی واقعی اوست. (اسراء97)و کسی را که خداوند هدایت کند به یقین رستگار عالم است.(بقره )و اینچنین گام نهادم در راهی راست و مطمئن.راهی با دعوت نامه ای الهی بدین مضمون که این راه راست من است,از آن پیروی کن و از راه های پراکنده پیروی نکن که تو را از طریق حق دور میسازد.(مائده 153)راهی نورانی با نشانه های روشن که جز فاسقان کسی به آنها تفکر نمی ورزد.(بقره 99)نیز در این راه باکی نیست اگر مشرکان آزارم دهند زیرا استقامت به تقوای الهی نزدیکتر است.(آل عمران 186)و آرام و در امانم که او با من است و همه چیز را میشنود و میبیند. (طه46)و از من دفاع میکند.(حج38)که خداوند هرگز کافران را بر مومنان تسلطی نداده است. (نساء141)و یقینا باطل نابود شدنی است. (اسراء81)به لقای پروردگارم امید دارم و با شایستگی او را عبادت میکنم و شریکی برایش قائل نیستم. (کهف110)اینک من با افتخار بنده ای مسلمانم,زنی مسلمان که با لطف و عنایت الهی پرده از مقابل دیدگانش و مهر از دل و گوشش برداشته شده و اوست ولی و سرپرستم برای خروج از تاریکی ها و هدایت به سوی نور.(بفره257)و باور دارم که زندگی جز بازی و سرگرمی نیست و سرای آخرت برای آنها که پرهیزکاراند بهتر است.(انعام 32)و نیز در انتظار حیات ابدی هستم و انشالله تلاش خواهم کرد برای روزی که هیچ تردیدی در آن نیست و همگی در مقابل او جمع خواهیم شد(آل عمران 9),با چهره ای سیاه که پرده‏ای از ذلت و خواری آنها را پوشانده و در حالی که از وحشت چشم هایم به زیر افتاده در مقابل ذات اقدسش قرار نگیرم.(معارج 44)زیرا که رنگ خدایی بهترین رنگ است.(بقره 138)خداوندا:تو بر هدایت شدگان درود فرستادی (طه47) پس درود و حمد و ستایش و بندگی مرا قبول بفرما.من از همه ی پلیدی ها به تو پناه میبرم.مرا از کران و گنگان و کوران قرار مده.(بقره 18) این وبلاگ را به فرزندانم تقدیم میکنم برای ایامی که همراه حیاتشان نخواهم بود .

خیزید عاشقان,که سوی آسمان رویم * دیدیم این جهان را,تا آن جهان رویم

نی نی که این دو باغ اگر چه خوش است و خوب * زین هر دو بگذریم و بدان باغبان رویم.

 یا عشق ادرکنی

او اینجاست. 



::: چهارشنبه 90/2/7::: ساعت 11:49 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 27
بازدید دیروز: 13
کل بازدید :64317
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<

در برهوت زندگی گم بودم و به دنبال مأمنی امن میگشتم. جایی که بتوان روح تشنه را سیراب و جسم عاصی را رام کرد. تن خاکی در غل و زنجیر اسارت زمین بود و روحِ بیتاب شوق آسمان داشت....اگر حالیُ مجالی بود باقی را در آرشیو بخوانید.
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<