یا لطیف
از جمله مسائلی که ثابت میکند داستان مهدویت و ظهور یک مصلح غیبی از موضوعات مسلمی بوده که مسلمانان بدان اعتراف داشته اند این است که عده ای در طول تاریخ خود را به عنوان مهدی موعود قالب میکردند و عده ای هم گر چه خودشان ادعایی نداشتند لیکن گروهی از عوام از روی نادانی و شدت گرفتاری یا از روی غرض آنها را مهدی موعود پنداشته و مهدویت را در واقع به ایشان تحمیل می نمودند .
یکی از کسانی که ادعای مهدویت داشته کسی نیست جز ابو اسحاق ابو عبیده ثقفی که به نام خونخواهی حسین ع به کمک ابراهیم بن اشتر قیام نمود و محمد حنفیه را که چهارمین فرزند حضرت علی ع بود در قبه زمزم که محبس ابن زبیر بود نجات داده و پس از او مدعی مهدویت شد و محمد حنفیه را امام میدانست.
الهی!
ظاهری داریم شوریده...باطنی خواب آلوده...سینه ای داریم پر آتش... دیده ای داریم پر آب.
گاه در آتش سینه میسوزیم گاه از آب چشم غرقاب
پ ن : جهت اطلاع ...کتاب یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان.نوشته علیرضا رجالی تهرانی.انتشارات نبوغ قم.
او اینجاست.
یا لطیف
الهی! همه عمر خود بر باد کردیم و بر تن خود بیداد کردیم و شیطان لعین را شاد کردیم .
الهی! اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ *صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّین.
او اینجاست.
یا لطیف
آقایان قوه ی قضائیه لطفا از خواب زمستانی ی خود برخیزید خیابان های ایران را خون فرا گرفته.
جرم فقط مانتو های تنگ و موهای افشان دختران و یا یقه ی باز و شورت بیرون زده ی پسران نیست که نیروها را در خیابان برایش بسیج میکنید. جنایت دارد در مقابل چشمانتان رخ میدهد و شما هنوز درگیر چند لاخ مو و کوتاهی مانتوی دختران و کوتاهی فاق پسرانید . (شاید هم علت جنایات همین مانتوهای تنگ و چسبانی ست که شما سال هاست نتوانستید از عهده ی حلش برائید. )
بخدا شما مقصرید...هم در برابر مردم و هم در برابر خداوند . شما وقتی نتوانستید با جرائم کوچک مقابله کنید میشود اینکه امروز گستاخانی در ملأ عام و براحتی ی خوردنِ یک لیوان آب آدم های با خدا را سلاخی میکنند....کورُ شل و پل میکنند, آب هم از آب تکان نمیخورد. رعایتِ که را میکنید ؟! ملاحظه ی چه را میکنید ؟ حقوق بشر ؟! از آن که رسما خون میچکد. دیدگاه های سیاسی و جهانی ؟! کدام جهان و سیاست ؟ جهان و سیاستی که برده صهیونیسم است ؟ شهروندان ؟ آنها هم که عاصی اند از وجود اراذل و اوباش و قداره بندان .
متأسفم که این روایت تلخ را مینویسم ,ولی همه مان به یاد داریم که سال ها پیش بی دینان داخلی میگفتند : روزی میرسد که بر هر درختی یک آخوند دار میزنیم . مطمئنم که شما هم کاملا این گفته ها را به یاد دارید. پس سکوت و اهمال چرااااااااااااااااااااااااااا ؟! چند تای دیگر باید کشته شوند تا شما باور کنید که بی دینان قانون یاسا را دارند اجرا میکنند.! نکند تا انسان های بی گناه را بالای درختان نبینید باورتان نمیشود ؟!
این قمه به دستان کیانند ؟! مگر فروش و حمل سلاح سرد جرم نیست ؟ نکند جرم است برای آدم های خوب و آدم بدها مجازند که با خود انواع سلاح گرم و سرد و شیمیایی حمل کنند و هر وقت میل و عشقشان کشید خونی هم بریزند و عربده ای مستانه بکشند ؟!
نمیدانم دارد چه میگذرد, ولی دلم برای مادر و همسر و کودکان بیگناه قربانیان این شیاطین مست و کثیف بیشتر میسوزد که باید بسوزند و بسازند .و ای کاش ش ش هرگز این موبایل های دوربین دار اختراع نمیشد تا مردان به جای غیرت و مردانگی زوایای مختلف جان کندن انسانی را نشانه روند.
الهی...نان تو میخوریم و بندگی شیطان میکنیم...به فریادمان برس.
پ ن: قانون یاسا با ورژن ایرانی میگوید, اگر از ناموس کسی دفاع کنی سر و کاررت با تیزیست و خونت حتما حتما حتما حتما ریخته میشود. پس غلط زیادی چی...موقوف.
بعدا نوشت : بابت اسفاده از برخی واژه ها معذرت میخواهم.
او اینجاست.