وبلاگ :
يا عشق ادرکني
يادداشت :
روزهاي من رو سياه
نظرات :
2
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
نويد
سلام.........تو مطلبه شربت مرگ را مي چشيم گريم گرفت.............واقعا کي مي خوام باور کنيم که مرگي هست...............وبلاگتونولينک کردم........واقعا وبلاگتون زيباست.......واسه منم دعا کنين.......به منم سر بزنين و اگه لايق بودم لينک کنين....يا علي.........
پاسخ
سلام دوست عزيز. اگه بگم خودمم موقع نوشتن گريه ميکردم باور ميکنيد؟ گريه هاي سر قرانم رو نميگم چون گفتني نيستن. همين امروزم بر خوردم به اياتي که باعث شد ديوانه وار گريه کنم. الانم کلي چهره م بهم ريخته. ولي باکي نيست. مثل ديروز ...مثل پريروز....مثل هر روز. دوست خوبم ...اون روزي که خوشي هاي دنيا باعث ميشن ناخوشي هاي روز حساب رو فراموش کنم از خودم بيزارم.ما مثل بچه ها سرمون رو گرم اسباب بازي هاي مادي و دنيوي کرديم و غافليم م م م م م م م م م از زندگي اصلي مون و عمر جاويدمون که يا بايد تو دوزخ باشيم و يا.....کم کساني هم داخل بهشت.دوست تازه واردم......وضعيت اونچنان که ما فکر ميکنيم ساده نيست. خيلي ي ي ي ي سخته ه ه ه ه ه .در پناه خدا باشي.