سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا عشق ادرکنی


یا لطیف

مگر نه اینستکه اکنون ابلیسُ اعوان و انصارش به غل و زنجیر کشیده شده اند.!؟ 

مگر نه اینستکه قرارست از شر وسوسه های خناسانه شان در امان باشیم.!؟ 

پس این ابلیس کیست که وسوسه ام میکند تا تمردُ نافرمانی کنم.!؟

پس این ابلیس کیست که نفس مطمئنه ام را نشانه رفته تا رضای او نشانه رود.!؟

نکند... نکند زبانم لال ابلیس خودِ منم .!؟

چاره... چاره ی این بیچاره ی مغلوب مغلوط چیست.!؟

میگوید بگو..........!

میگویم چه بگویم.!؟

میگوید پناه ببر.!؟

میگویم به که.!؟

میگوید به پروردگارت. پروردگار آدمیان. پادشاه آدمیان. خدای آدمیان.از شر وسوسه های اهریمن سرکش که آرامش قلبت را برهم زده. از شر آدمیان... از شر آدمیان ...از شر آدمیان که سال هاست خود ابلیسی شده اند مجسم.از شر خودت....از شر خودت...از شر خودت به او پناه ببر که خود ابلیس گشته ای و در خسرانی.

 

الهــی العفــو...الهــی العفــو...الهــی العفــو...الهــی العفــو...

توبه ،توبه، توبه
حرفی تکراری مثل نفسهایت
برای پنهان شدن پشت دیوار دلت
راهی برای فرار از اشکهایت
این روزها ، خوب که گوش می دهی
همه جا در دلها ، حرف از توبه است
پیشترها ، گناه را با توبه می شستند
ولی حالا توبه را با گناه
عجیب نیست
این ، رسم امروزی شدن است ...

او اینجاست. 

 




::: جمعه 90/5/21::: ساعت 10:33 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 20
کل بازدید :61755
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<

در برهوت زندگی گم بودم و به دنبال مأمنی امن میگشتم. جایی که بتوان روح تشنه را سیراب و جسم عاصی را رام کرد. تن خاکی در غل و زنجیر اسارت زمین بود و روحِ بیتاب شوق آسمان داشت....اگر حالیُ مجالی بود باقی را در آرشیو بخوانید.
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<