• وبلاگ : يا عشق ادرکني
  • يادداشت : لذت و دردِ من
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام سرکارخانم فطانت. از نوشته هايتان خوشم آمد. به ويژه اين قسمت [جنازه ي مربي کلاس بغلي را ميگذارند روي ميز و شروع ميکنند به خوردن گوشت تنش. دست هايم را آرام ميبرم روي گوشم ... يعني اينکه من سرم را با دو دست نگه داشته ام و دارم مطالب آموزشي آنروز را مرور ميکنم. من اما در واقع گوش هايم را گرفته بودم تا ديگر چيزي نشنوم.]
    من اين عبارت را کمي تغيير مي دهم: ...اما من به درونم سفر کردم، شايد نداي فطرت درون را بشنوم، آيا او نيز مرده است؟ يا زنده است تا مرا بيدار کند؟
    فکر کنم اگر کمي ادبي تر و ... بنويسيد خيلي بهتر تر مي شود. گرفتيد؟!
    ردپايي در جزيره علم بگذاريد تا برايتان تابلويي نصب کنم. نظرتان چيه؟

    سلام...ممنون که به وبم سر مي زنين...از تذکرتونم خيلي خيلي ممنون...خوشحال ميشم اشکالاته کارامو بهم بگين...خودمم به فکرم و دارم يه کاري مي کنم که وبلاگمو ببرم تو گيگفا...ان شا الله تا چند روز ديگه اين اتفاق ميوفته....اما در مورده اين مطلبتون...يه عارفي مي گفت...خدايا مگر نگفتي که به جز اعمال با اخلاص شما را نمي پذيرم....خدايا بدان که ما اين گناهان را از روي اخلاص انجام نمي دهيم....ما به قصد نافرماني اين کارها را نمي کنيم...حال اگر اشتباهي مي کنيم.....تو بدان که ته دلمان تو را دوست داريم..........واسه منم دعا کنين........ان شا الله ساله ديگه بتونيم اين ماهو درک کنيم.......به اميد ظهور حجت که ان شا الله نزديک است..............يا علي...........
    پاسخ

    سلام. تو شرح حال هم نوشتم ,کسي که بياد تو وبم و زحمت خوندن و نوشتن رو بکشه موظفم برم و بخونم و بنويسم براش. انشاالله سال ديگه هم توفيق حضور تو مهموني خدا رو داشته باشيم.منتظر تغييرات وبت هستم دوست عزيز.


    صد شكر كه اين آمد و ...

    ميگم مگه شما چ سن و سالي داريد؟!:دي

    پاسخ

    عيدت مبارک عزيزم.ميام خصوصي بهت ميگم نازنين.